سلام هدیه خدا...
بسم الله …
سلام محمد هادی خوبم،این وبلاگ چند وقته تغییر هویت داده وشده دفتر خاطرات من وشما.این چند وقته که خدای بزرگ ومهربون تورو به ما هدیه داده یک درس ساده اما بزرگ گرفتم که شاید قبلا میدونستم اما انقدر برام مجسم نشده بود.اون درس اینه که تا خدا نخواد برگی از درخت نمی افته.اگر هم برگی بیفته حتما به صلاح بوده که از شاخه اش جدا شده….
دوهفته پیش باز هم برام اتفاقی افتاد که راهی بیمارستان شدم.موقعیت نگران کننده ای بود.اما قبل رفتن به بیمارستان به خدا گفتم خدایا من بچه مو به کم کسایی نسپردم که حالا نگرانش باشم.بچه مو اول به تو بعدشم به امام هادی(صاحب اسمت)،امام حسن عسگری وامام زمان علیهم السلام سپردم.خودشونم نظر کردن تو رو برای مامان وبابا نگه داشتن.
اینو نوشتم تا اول در انظار عموم!!!!!!ازخدای بزرگم واهل بیت پیغمبر عزیزم(صلی الله علیه وآله)تشکر کنم ،بعدشم به خواهرای گلم بگم تو همه موقعیتا وهر جایی هستید اول توکلتون به خدا وبعدش امیدتون به اهل بیت علیهم السلام باشه.ریسمان رابطه تون رو با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف قطع نکنید،با آقا درد ودل کنید تو همه موقعیتای سخت،آقا رو ظاهر تو همه ابعاد زندگیتون بدونید،باهاشون حرف بزنید وگزارش کاراتون رو به آقا بدید،خودتونو دخترای معنوی آقا بدونید وبه این وسیله رابطه تونو با آقا صمیمی تر کنید.
برای سلامتی تن آقا بعد هرنماز دعا کنید،دعا کنید ازمون راضی باشن وبرای برآورده شدن حاجات آقا دعا کنید.
نمیدونم چه قدر از حرفام درست بود اما اینا کارایی بود که از وقتی عقلم یه سری چیزا رسیده تو زندگیم اجرا کردم ونتیجه گرفتم.
(البته شاید منصفانه نباشه اگه اینو نگم،تو پونزده سالگی وقتی به اردو رفته بودیم یه آقای بزرگی این توصیه ها رو کرد واز همون موقع تو زندگیم عملی شون کردم)
بگذریم،؛اینو که نمیشه انکار کرد که امام زمان علیه السلام به یاد همه ما هست،اما بیاید شیعه های بامعرفتی باشیم تا به موقعش هم به دادمون برسن….
قربون کرمشون برم.
چرحرفی وجسارت کردم ببخشید.
بچه ها تو روخدا میاید تو وبلاگم نظر بذارید،نمیدونید چه قدر خوشحال میشم.
برای مهمون توراهی مون هم اگه دوس داشتید دعا کنید.
اللهم عجل لولیک الفرج…
یا امام هادی علیه السلام.
تابعد،یاعلی